زندگینامه امام مهدی (ع)
1.ولادت
2. شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
3. ضرورت غیبت آخرین امام
4.صورت و سیرت مهدی ( ع )
5.شمشیر حضرت مهدی ( ع )
6.غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
7.غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
8.اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
9.اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به شیعه نیست
10.قرآن و حضرت مهدی ( ع )
11.طول عمر امام زمان ( ع )
12.انتظار ظهور قائم ( ع )
ولادت
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه
شعبان سال 255یا 256
هجری بوده است .
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام
دهم
حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید ، کم کم در بین
فرمانروایان
و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود
که در
آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی تولد خواهد یافت
که تخت و
کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم
ستمگران
خواهد نمود . در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب
زیاد
گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود .
در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی ، هشتمین
خلیفه عباسی ،
که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت
عباسی
قرار داد .
این اندیشه - که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می نماید و
باید از
تولد نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران بیگناه را کشت ، و یا قابله
هایی را
پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ
نظایری دارد . در
زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون
نیز به
همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را
خاموش
کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه
کافران و
ستمگران نخواهند .
در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به
گونه ای
شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد .
امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام
یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد .
" به هنگامی که ولادت ، این اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیک گشت ، و
خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این
نوزاد
جلوگیری کنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد ، او را از میان
بردارند .
بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه
، از
مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب
خاص
امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی را گاه بگاه
می دیدند ، نه
همیشه و به صورت عادی " .
شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر
حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت ،
شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند .
از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و
امام
بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد .
آنان پسری را دیدند که بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش .
امام
عسکری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان
شما ،
امر او را اطاعت کنید ، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید
و
دینتان تباه می گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید
دید ،
تا اینکه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت
کنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ،
امام
مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام
داشت .
یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است ،
ابو سهل
نوبختی می باشد .
باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری
در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز
بنا
به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز
گزارد ،
تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا
بد
خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت
اسلامی و ولایت
دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید
تابان
با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که
آماده
نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد
.
ضرورت غیبت آخرین امام
بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و
نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد .
کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند،
اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای
حجت حق تعالی ، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ
جان آن " خلیفه خدا در زمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین
مردم
همان بود و قتلش همان . پس مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که
حضرتش را
از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد ، و واسطه
فیوضات
ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نیست ،
اما
انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا
این
کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین
علی
( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام
کرد ،
و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد .
در این باب سخن بسیار است و مجال تنگ ، اما برای اینکه خوانندگان به
اهمیت
وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن
- مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، می پردازیم :
" به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا
و
خلق ، برای همیشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده
و پابر جا
می دارد ... تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و
آله
و سلم - ختم شده می داند ، ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل می
باشد ،
بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای که از اتصال
عالم انسانی به
عالم الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت
دینی موسی و
عیسی و محمد - صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت
جانشینان
وی ( به عقیده شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقیقتی است زنده که
هرگز نظر علمی نمی تواند او را از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید
...
آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار
پوشانیده
و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ،
باقی و پا
برجاست " یعنی با اعتقاد به امام حی غایب .
صورت و سیرت مهدی ( ع )
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع )
را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند :
" چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ،
شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش
بلند
و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .
گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض
شده -
بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش
ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در
هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه
رهبری سرشار .
نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی
نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق
و
خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون
ظاهر شود ، به
کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و
احکام
خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند
.
حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا
در
وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و
خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست
او عزیز
گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد
خدایی جاری گردد .
مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زیر
دندان دیگری
باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز
گرداند . به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ
سیاسی
منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت
انقلابی مهدی
شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند
...
برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ،
باقی
نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در
جهان
جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام کند زمینی نماند ، مگر آنکه
در آنجا
گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ،
بلند گردد .
در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که
زنان
در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ،
قدرت
عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی ، خردهای مردمان
را به کمال
رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد ... .
مهدی ( ع ) فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم
برسد .
در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند
. حتی
چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین
گیاهان
بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر
معادن استخراج
گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون
و
غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .
در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .
در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد
بر کسی نرود
و رنجی بر دلی ننشیند .
مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه
های مردمان
کند و دادگری او همه جا را بگیرد .
شمشیر حضرت مهدی ( ع )
شمشیر مهدی ، سیف الله و سیف
الله المنتقم است . شمشیری است خدائی ،
شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر انتقام
از همه جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما بر
سر
ضعیفان و مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد .
روزگار موعظه و نصیحت در زمان او دیگر نیست . پیامبران و امامان و اولیاء
حق
آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسیاری از مردم
نشنیدند و راه باطل
خود را رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت
مهدی
باید از آنها انتقام گرفته شود .
مهدی ( ع ) آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل محمد
( ص )
نیست . اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و
آل انسانیت است .
از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی ( ع ) آمده است ،
خبری است که از
حضرت امام محمد باقر ( ع ) نقل شده و مربوط است به 1290سال قبل . در این
روایت
حضرت باقر ( ع ) می گویند :
" مهدی ، بر مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است ، سوار
می شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " .
و نیز در روایت امام محمد باقر ( ع ) گفته شده است که بیشتر آسمانها ، آباد
و
محل سکونت است . البته این آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین (
ع )
استفاده می شود ، ربطی به آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد ... و
هر چه
در آسمان شناسی یونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ،
در
آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و
قمرها
و منظومه های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم ( ص ) و امام
باقر
( ع ) جز از راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است .
غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
مدت غیبت صغری بیش از هفتاد
سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه. )
که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند ، و پاسخ
نامه ها
سؤوالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام
( ع ) را
داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه "
معروفند .
1 - نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از
سال
260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و
شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت
پرورش
یافته بود .
2 - محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعید
فرزند
عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد .
نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید .
3 - حسین بن روح نوبختی : سومین سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال
326
هجری فوت کرد .
4 - علی بن محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است
که در
سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم
و
محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .
همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره
غیبت
صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی (
ع )
بودند .
غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
این دوره بعد از زمان غیبت
صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .این مدت
دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است .
در زمان نیابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای به دست داده است
تا در هر
عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب
عام
امام ( ع ) باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین
و دنیا .
بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند امام ( ع ) با مردم گسیخته نشده و نبوده
است .
اکنون نیز ، که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه
شرایط فقیه و
دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار می گیرد
و
مردم به او مراجعه می کنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت
مهدی ( ع ) . بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این دوره ، حکومتی را درست
و
صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زیرا رابطه ای با خدا و دین خدا و امامت
و
نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان ( عجل الله فرجه )
برای حفظ
انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و فقیهی در راس جامعه
شیعه
قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی - با اعلمیت و اولویت -
در راس
جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای دیگر مقام او را
پاس دارند ،
و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی او را کمک رسانند ، تا
قدرتهای
فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند .
گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) -
بسیار
درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت
مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می
کند ،
روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر
شور و حرکتی
خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم
توحید
و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید .
اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و
انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند :
یهودی ، زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ،
خصوصا ، به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به
شیعه نیست
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع )
فقط مربوطبه شیعیان و عالم تشیع نیست ،
بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و ...
) به
این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان
خود
آورده اند و احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و
صحیح می دانند .
قرآن و حضرت مهدی ( ع )
در قرآن کریم درباره حضرت
مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و
پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس
از ذکر ( = تورات ) نوشته ایم که سرانجام ، زمین را بندگان شایسته ما میراث
برند
و صاحب شوند " .
حضرت امام محمد باقر ( ع ) درباره " بندگان شایسته " فرموده است : منظور
اصحاب
حضرت مهدی در آخر الزمان هستند .
و نیز : " ما می خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم ، یعنی : آنان را
پیشوایان
سازیم و میراث بران زمین " .
بسم الله الرحمن الرحیم . انا انزلناه فی لیله القدر ...
ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم . تو شب قدر را چگونه شبی می دانی ؟ شب
قدر
از هزار ماه بهتر است . در آن شب ، فرشتگان و روح ( جبرئیل ) به اذن خدا ،
همه
فرمانها و سرنوشتها را فرود می آورند . آن شب ، تا سپیده دمان ، همه سلام
است و
سلامت .
چنانکه از آیه های " سوره قدر " بروشنی فهمیده می شود ، در هر سال شبی هست
که از
هزار ماه به ارزش و فضیلت برتر است . آنچه از احادیثی که در تفسیر
این سوره ،
و تفسیر آیات آغاز سوره دخان فهمیده می شود ، این است که فرشتگان ، در شب
قدر ،
مقدرات یکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " می آورند و به او تسلیم می
دارند . در
روزگار پیامبر اکرم ( ص ) محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی ( ع ) بوده
است .
هنگامی که در شناخت قرآنی ، به این نتیجه می رسیم که " شب قدر " در
هر سال هست ،
باید توجه کنیم پس " صاحب شب قدر " نیز باید همیشه وجود داشته باشد و گرنه
فرشتگان بر چه کسی فرود آیند ؟ پس چنانکه " قرآن کریم " تا قیامت هست و
" حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در این
زمان جز حضرت ولی عصر ( ع ) کسی نیست .
چندانکه حضرت رضا علیه السلام می فرماید : " امام ، امانتدار خداست در زمین
، و
حجت خداست در میان مردمان ، و خلیفه خداست در آبادیها و سرزمینها ... " .
فیلسوف معروف و متکلم بزرگ و ریاضی دان مشهور اسلامی ، خواجه
نصیرالدین طوسی
می گوید :
" در نزد خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعیین امام ( ع ) و
وجود
امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند ، و تصرف او در امور لطفی است دیگر
.
و غیبت او ، مربوطبه خود ماست . "
طول عمر امام زمان ( ع )
درازی عمر امام ( ع ) با در
نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی می دهد ،
و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده اند ، و
در گذشته
و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی ( ع ) به
هیچ دلیلی محال
نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن بهیچ صورت بعید
نیست .
از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر کنیم ، امری ناممکن نیست .
در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست - عمرهایی مانند عمر حضرت
نوح ( ع )
و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد. برای خدای قدیر
و حکیم ،
کوچک و بزرگ ، کم و بسیار ، همه و همه مساوی است . بنابراین حکمت کامل و
بالغ
او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهایت سلامت زنده نگاه می دارد .
پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) باید از انظار غایب
باشد
و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فیض برای جهانیان باشد تا هر
وقت
خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از
قسط
و عدل پر کند .
انتظار ظهور قائم ( ع )
بر خلاف آنان که پنداشته اند
انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهای
اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گلیم " خود را از آب بیرون بردن ، و به
جریانات
اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن ، هرگز چنین پنداری درست نیست ... بر
عکس ،
انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن و در نپذیرفتن ظلم
و
باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و
ستمگری
ایستادن است .
" مجاهدات خستگی ناپذیر و " فوران های خونین شیعه " در طول تاریخ ، گواه
این است
که در مکتب ، هیچ سازشی و سستی راه ندارد . شیعه در حوزه " انتظار " یعنی ،
انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه داد بر بیداد ، و غلبه علم بر جهل ، و
غلبه تقوا
بر گناه ، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید
می نماید ، و با یاد تاریخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشیع ، مشعل
خونین
مبارزات عظیم را بر سر دست حمل می کند " .
اینکه به شیعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " همیشه سلاح خود را
آماده داشته
باشد ، و با یاد کردن نام " قائم آل محمد ( ص ) " قیام کند ناشی از همین
آمادگی
است . ناشی از همین قیام و اقدام است .
پایان این بحث را از نوشته زنده یاد آیه الله طالقانی ، عالم مبارز
اسلامی بهره
می بریم که می گوید :
" ... توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق و نوید دادن به اجرای کامل
عدالت اجتماعی ، و تاسیس حکومت اسلام و ظهور یک شخصیت خدا ساخته و بارز ،
که
مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است ، از تعالیم مؤسسین ادیان است ، و در
مکتب تشیع ، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنویات آن است ، جزء عقیده قرار
داده شده ... و پیروان خود را به انتظار چنین روزی ترغیب نموده ، و
حتی انتظار
ظهور را از عبادات دانسته اند ، تا مسلمانان حق پرست ، در اثر ظلم و تعدی
زمامداران خودپرست و تسلط دولتهای باطل ، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل
ماده
پرست ، اعم از شرقی و غربی ، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعیت را
آماده
کنند .
و همین عقیده است که هنوز مسلمانان را امیدوار و فعال نگاه داشته است ، این
همه فشار و مصیبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی ، تا
جنگهای صلیبی
و حمله مغول ، و اختناق و تعدیهای دولتهای استعماری ، بر سر هر
ملتی وارد می آمد ،
خاکسترش هم به باد فنا رفته بود . لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می
دهند که
چون اسم صریح " قائم " مؤسس دولت حقه اسلام برده می شود ، بپا بایستید و
آمادگی
خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید ، و خود را همیشه نیرومند و
مقتدر
نشان دهید ، هیچ وقت ، نخواهد مرد ... . "